انعکاس
دیروز چون از طرف بانک میخواستن بیان خونه مارو ببینن ، من مجبور بودم مرخصی بگیرم و برم اون خونه قبلیه واسه همین کلی خوش به حالم بود صب ساعت 8 بیدار شدم و به زور با خودم قرار گذاشتم که تا 10 بخوابم واسه همین رو چشام و بستم و خوابیدم تا ده بعدشم که بیدار شدم از ساعت 11 شروع کردم یه غذا بپزم که نمیدونم چرا تا ساعت دو موندم تو آشپزخونه (( واسم جای سئواله که چه جوری مامانم تو چهل دقیقه - حداکثر یک ساعت سه نوع غذا درست میکرد )) حالا ... بگذریم این وسطا من میومدم سایت و یه سرک میکشیدم و در آن واحد دنباله فیلم انعکاس میگشتم که دانلود کنم همسری که اومد با هم یه ناهار خوردیم و به اصرار من نشستیم فیلم انعکاس و دیدیم حالا بماند وسطا...
نویسنده :
رها
17:51